Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (445 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tampion
U
توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tampon
U
توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampons
U
توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
hub
U
(وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
gimbals
U
توپی و غلاف توپی گردان
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
muzzle energy
U
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
to send round the hat
U
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
baying
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bay
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
enlisting
U
برای سربازی گرفتن
enlists
U
برای سربازی گرفتن
enlist
U
برای سربازی گرفتن
catch at
U
برای گرفتن چیزی کوشیدن
to run for the bus
U
برای گرفتن اتوبوس دویدن
to borrow for ... weeks
U
برای ... هفته قرض گرفتن
extra cover
U
پوشش اضافی برای بل گرفتن
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
gig
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
telescopes
U
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
moves
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
telescope
U
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
overtaking sight distance
U
مسافت دید برای سبقت گرفتن
to graps at anything
U
برای گرفتن چیزی کوشش نمودن
bass bug
U
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
move
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
moved
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
put to the question
U
برای گرفتن اعتراف زجر دادن
copy protect
U
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
to hog
<idiom>
U
بی پروا برای خود گرفتن
[اصطلاح]
To have design on someone . To malign someone .
U
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
gigs
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
prize fight
U
جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
carrying
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carried
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
burdended
U
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
carries
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
cp
U
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل
dead letter box
U
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
bid
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bids
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
dummy
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
disable
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
dummies
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
disables
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disabling
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
float
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
shut out
<idiom>
U
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
floats
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
blitzes
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
tompion
U
دهانه بند لوله توپ دهانه بند
decoyed
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
pass pattern
U
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
U
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
provisor
U
کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
decoys
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
noise
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noises
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
decoying
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
little go
U
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
aligns
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
flash defilade
U
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
ATC
U
مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
damping vane
U
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
braid
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
gauging rod
U
میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
braids
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
internal wrenching bolt
U
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
braided
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
format
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
formats
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
caban
U
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
dowel
U
توپی
spill
U
توپی
to kick a ball
U
توپی را
pivot
U
توپی
plug
U
توپی
pivoted
U
توپی
pivots
U
توپی
spigot
U
توپی
plugs
U
توپی
ball joint
U
توپی
spills
U
توپی
spilling
U
توپی
spilled
U
توپی
tap
U
توپی
tapped
U
توپی
tapping
U
توپی
plugging
U
توپی
To tell some one his fortune .
U
برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
fuse plug
U
توپی فیوز
ball printer
U
چاپگر توپی
pivoted
U
توپی اتصال
spile
U
گل میخ توپی
rotor hub
U
توپی رتور
hub bore
U
سوراخ توپی
ball joint
U
توپی اتصال
to catch a fly
U
توپی را ازهواگرفتن
countersinck bit
U
مته توپی
tapper
U
توپی گذار
pivot
U
توپی اتصال
pivots
U
توپی اتصال
plug
U
سربطری توپی گذاشتن
stopper
U
توپی جلوگیری کننده
stoppers
U
توپی جلوگیری کننده
oil drain plug
U
توپی تخلیه روغن
plugs
U
سربطری توپی گذاشتن
plug mill
U
دستگاه نورد توپی
plugging
U
سربطری توپی گذاشتن
beanball
U
توپی که هدف ان سر توپزن باشد
in-
U
توپی که وارد دروازه شده
set up
U
توپی که به اسانی برگردانده شود
head
U
توپی کامل و سایر متعلقات
in
U
توپی که وارد دروازه شده
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
Bounty hunter
U
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
spinner
U
پوشش ایرودینامیکی روی توپی ملخ
lineball
U
توپی که روی خط میافتد و قبول نیست
bleeders
U
توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
bleeder
U
توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
creepers
U
توپی که با فاصله کم از زمین پرتاب شده
creeper
U
توپی که با فاصله کم از زمین پرتاب شده
to take a sample of blood
U
گرفتن نمونه خون
[برای آزمایش خون]
pivots
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
blade butt
U
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
jump ball
U
توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
die
U
توپی که درحال افتادن برروی زمین است
outswinger
U
توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
pivoted
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cuban fork ball
U
پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
inswinger
U
توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
pivot
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
netball
U
توپی که پس از برخورد با لبه تور به زمین میافتد
roving gun
U
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
long hop
U
توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
gun
U
توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
guns
U
توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
lacrosse
U
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
minute gun
U
توپی که به فواصل معین به احترام مرگ کسی شلیک میکند
yorker
U
توپی که نزدیک پای توپ زن میافتد و زدن ان مشکل است
bulb root
U
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
hypervelocity
U
سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
bumper
U
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers
U
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
snick
U
توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
gig
U
ماشین خارزنی
[این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
mouse
U
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses
U
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
noses
U
دهانه
nozzle
U
دهانه
jets
U
دهانه
nose
U
دهانه
branching bay
U
دهانه
yoke
U
دهانه
drowned river mouth
U
دهانه
triforium
U
سه دهانه
nozzles
U
دهانه
mouthpiece
U
دهانه
mouthpieces
U
دهانه
throats
U
دهانه
bays
U
دهانه
baying
U
دهانه
bayed
U
دهانه
bay
U
دهانه
throat
U
دهانه
embouchure
U
دهانه
outfall
U
دهانه
orifice
U
دهانه
openings
U
دهانه
opening
U
دهانه
head
U
دهانه
waterways
U
دهانه
drift loading
U
دهانه
orifice of the stomack
U
دهانه
jet
U
دهانه
jetted
U
دهانه
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
incentive
1
affixation
1
gorse melatonin
1
if you have any question please ask us , we are here to help
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com